معنی فارسی nonflying

B1

غیرپرنده، به حالتی اشاره دارد که چیزی نمی‌تواند پرواز کند.

Not able to fly.

example
معنی(example):

وسیله غیرپرنده تنها برای سفر زمینی طراحی شده بود.

مثال:

The nonflying vehicle was designed for land travel only.

معنی(example):

پنگوئن‌های غیرپرنده در زیستگاه خود منحصر به فرد هستند.

مثال:

The nonflying penguins are unique in their habitat.

معنی فارسی کلمه nonflying

: معنی nonflying به فارسی

غیرپرنده، به حالتی اشاره دارد که چیزی نمی‌تواند پرواز کند.