معنی فارسی nonfriction

B1

وضعیتی که در آن نیروی اصطکاک وجود ندارد.

A state in which there is no friction.

example
معنی(example):

این طراحی هدفش دستیابی به عدم اصطکاک در مکانیزم بود.

مثال:

The design was aimed at achieving nonfriction in the mechanism.

معنی(example):

سطوح غیر اصطکاکی برای عملکرد آسان ضروری هستند.

مثال:

Nonfriction surfaces are crucial for smooth operations.

معنی فارسی کلمه nonfriction

: معنی nonfriction به فارسی

وضعیتی که در آن نیروی اصطکاک وجود ندارد.