معنی فارسی nonhousekeeping
B1غیر خدمتکاری، به معنای عدم وجود خدمات مربوط به تمیزکاری و نگهداری در محیطهای زندگی.
The absence of housekeeping services or responsibilities.
- NOUN
example
معنی(example):
این آپارتمان دارای سیاست غیر خدمتکاری برای مستاجران است.
مثال:
The apartment has a nonhousekeeping policy for tenants.
معنی(example):
خدمات غیر خدمتکاری برای کسانی که ترجیح میدهند در دسترس است.
مثال:
Nonhousekeeping services are available for those who prefer.
معنی فارسی کلمه nonhousekeeping
:
غیر خدمتکاری، به معنای عدم وجود خدمات مربوط به تمیزکاری و نگهداری در محیطهای زندگی.