معنی فارسی nonillusional

B1

غیرتوهمی، فاقد توهم و واقع‌نگر.

Not based on illusion; grounded in reality.

example
معنی(example):

دیدگاه او غیرتوهمی بود و بر پایه شواهد واقعی استوار بود.

مثال:

His view was nonillusional, based on factual evidence.

معنی(example):

رویکرد غیرتوهمی در اتخاذ بهتر تصمیمات کمک کرد.

مثال:

The nonillusional approach helped in making better decisions.

معنی فارسی کلمه nonillusional

: معنی nonillusional به فارسی

غیرتوهمی، فاقد توهم و واقع‌نگر.