معنی فارسی nonimmateriality
B2عدم مادی بودن به معنای نداشتن جسم یا ماده، به ویژه در زمینه مفاهیم یا ایدهها.
The quality of being immaterial; not composed of matter.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم مادی بودن برخی مفاهیم میتواند دشوار باشد تا توضیح داده شود.
مثال:
The nonimmateriality of certain concepts can be difficult to explain.
معنی(example):
فیلسوفان اغلب در مورد عدم مادی بودن روح بحث میکنند.
مثال:
Philosophers often discuss the nonimmateriality of the soul.
معنی فارسی کلمه nonimmateriality
:
عدم مادی بودن به معنای نداشتن جسم یا ماده، به ویژه در زمینه مفاهیم یا ایدهها.