معنی فارسی nonimmanently

B1

غیرمستقیم به معنای عدم وجود اثر مستقیم یا قابل مشاهده، به گونه‌ای که تأثیرات در پس‌زمینه وجود دارند.

Not pertaining to or characterized by immediate presence or effects.

example
معنی(example):

تأثیرات تغییرات اقلیمی در سراسر جهان به صورت غیرمستقیم احساس نمی‌شوند.

مثال:

The effects of climate change are not nonimmanently felt around the world.

معنی(example):

برخی ایده‌ها زمانی که به عواقب بزرگتر آن‌ها فکر می‌کنیم به صورت غیرمستقیم درک می‌شوند.

مثال:

Some ideas are understood nonimmanently when considering their larger implications.

معنی فارسی کلمه nonimmanently

: معنی nonimmanently به فارسی

غیرمستقیم به معنای عدم وجود اثر مستقیم یا قابل مشاهده، به گونه‌ای که تأثیرات در پس‌زمینه وجود دارند.