معنی فارسی nonimprovement
B1عدم بهبود، حالتی که در آن شرایط یا ویژگیها بهبود نمییابند.
The state of not improving; stagnation or lack of development.
- NOUN
example
معنی(example):
این منطقه با وجود تلاشهای متعدد، هیچ بهبودی در شرایط زندگی مشاهده نکرده است.
مثال:
The area has seen nonimprovement in living conditions despite numerous efforts.
معنی(example):
عدم پیشرفت او در مهارتها بعد از ماهها تمرین ناامیدکننده بود.
مثال:
His nonimprovement in skills was disappointing after months of practice.
معنی فارسی کلمه nonimprovement
:
عدم بهبود، حالتی که در آن شرایط یا ویژگیها بهبود نمییابند.