معنی فارسی nonimputableness

C1

حالت یا ویژگی عدم امکان نسبت دادن مسئولیت به یک عمل یا فرد.

The quality of being nonimputable.

example
معنی(example):

غیرقابل انتساب بودن عمل توسط متخصصان تأیید شد.

مثال:

The nonimputableness of the act was confirmed by the experts.

معنی(example):

سیستم‌های حقوقی باید به غیرقابل انتساب بودن در چارچوب‌های خود بپردازند.

مثال:

Legal systems need to address nonimputableness in their frameworks.

معنی فارسی کلمه nonimputableness

: معنی nonimputableness به فارسی

حالت یا ویژگی عدم امکان نسبت دادن مسئولیت به یک عمل یا فرد.