معنی فارسی nonimputation

B1

عدم انتساب، وضعیتی که در آن خسارات یا نتایج به شخص یا موضوع خاصی نسبت داده نمی‌شوند.

The act or condition of not attributing or assigning something to a person or entity.

example
معنی(example):

قانون نیاز به عدم انتساب خسارات خاص دارد.

مثال:

The law requires nonimputation of certain damages.

معنی(example):

عدم انتساب در زمینه مسئولیت بسیار حائز اهمیت است.

مثال:

Nonimputation is crucial in the context of liability.

معنی فارسی کلمه nonimputation

: معنی nonimputation به فارسی

عدم انتساب، وضعیتی که در آن خسارات یا نتایج به شخص یا موضوع خاصی نسبت داده نمی‌شوند.