معنی فارسی noninclinational
B1به معنای عدم انحراف و بیمیلی، به ویژه نسبت به دیدگاهها یا نظرات دیگران.
Not inclined or showing a lack of tendency.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت غیر انحرافی نگرش او همکاری را دشوار کرد.
مثال:
The noninclinational nature of his attitude made collaboration difficult.
معنی(example):
موضع غیر انحرافی او در مورد موضوع توسط همکارانش مورد احترام قرار گرفت.
مثال:
Her noninclinational stance on the issue was respected by her peers.
معنی فارسی کلمه noninclinational
:
به معنای عدم انحراف و بیمیلی، به ویژه نسبت به دیدگاهها یا نظرات دیگران.