معنی فارسی noninflationary
B1غیرتورمی، اشاره به اقداماتی دارد که باعث افزایش قیمتها نمیشود.
Describing measures or policies that do not contribute to inflation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاستها به گونهای طراحی شده بودند که غیرتورمی باشند.
مثال:
The policies were designed to be noninflationary.
معنی(example):
یک رویکرد غیرتورمی میتواند به ثبات اقتصاد کمک کند.
مثال:
A noninflationary approach can help stabilize the economy.
معنی فارسی کلمه noninflationary
:
غیرتورمی، اشاره به اقداماتی دارد که باعث افزایش قیمتها نمیشود.