معنی فارسی noninflected

B1

غیرصرفی، واژه‌ای که در برابر تغییرات صرفی یا زمانی تغییر نمی‌کند.

Referring to words that do not change their form to indicate grammatical features.

example
معنی(example):

در زبان انگلیسی، فعل 'put' غیر صرفی است.

مثال:

In English, the verb 'put' is noninflected.

معنی(example):

اشکال غیرصرفی کلمات بدون توجه به زمان تغییر نمی‌کنند.

مثال:

Noninflected forms of words remain unchanged regardless of tense.

معنی فارسی کلمه noninflected

: معنی noninflected به فارسی

غیرصرفی، واژه‌ای که در برابر تغییرات صرفی یا زمانی تغییر نمی‌کند.