معنی فارسی noninhibitory
B1غیر جلوگیری کننده، به موادی اطلاق میشود که عملیات را متوقف نکرده بلکه تسهیل مینمایند.
Not having the effect of inhibiting a process or action.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درمان به خاطر خواص غیر جلوگیری کننده آن شناخته شده است.
مثال:
The treatment is known for its noninhibitory properties.
معنی(example):
مواد غیر جلوگیری کننده میتوانند رشد سلولی را تشویق کنند.
مثال:
Noninhibitory agents can promote cellular growth.
معنی فارسی کلمه noninhibitory
:
غیر جلوگیری کننده، به موادی اطلاق میشود که عملیات را متوقف نکرده بلکه تسهیل مینمایند.