معنی فارسی noninitially
B1به طور غیر ابتدایی، به صورتی اشاره دارد که در ابتدا یا زمان شروع نیست.
In a manner that is not at the beginning or outset.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مسئله را به صورت غیر ابتدایی مطرح کرد تا وضوح بیشتری داشته باشد.
مثال:
She addressed the issue noninitially to ensure clarity.
معنی(example):
پروژه به صورت غیر ابتدایی برنامهریزی شد تا بازخوردها را شامل شود.
مثال:
The project was planned noninitially to include feedback.
معنی فارسی کلمه noninitially
:
به طور غیر ابتدایی، به صورتی اشاره دارد که در ابتدا یا زمان شروع نیست.