معنی فارسی noninterpolating

B1

غیر درونیابی، به تکنیک هایی اطلاق می‌شود که در آنها داده‌ها بدون پیش‌بینی ارتباطات بین نقاط داده تحلیل می‌شوند.

Not involving interpolation, especially in mathematical contexts.

example
معنی(example):

این الگوریتم غیر درونیابی است و نتایج را فقط بر اساس ورودی تولید می‌کند.

مثال:

The algorithm is noninterpolating, producing results based solely on input.

معنی(example):

روش‌های غیر درونیابی می‌توانند مدیریت داده را در تجزیه و تحلیل‌های خاص ساده کنند.

مثال:

Noninterpolating methods can simplify data handling in certain analyses.

معنی فارسی کلمه noninterpolating

: معنی noninterpolating به فارسی

غیر درونیابی، به تکنیک هایی اطلاق می‌شود که در آنها داده‌ها بدون پیش‌بینی ارتباطات بین نقاط داده تحلیل می‌شوند.