معنی فارسی noninterpolation

B2

عدم درونیابی، فرآیند یا روش‌هایی که بدون جستجو در داده‌های بین نقاط عمل می‌کند.

The process or method of analyzing data without using interpolation.

example
معنی(example):

در موارد خاص، عدم درونیابی نتایج دقیق‌تری به ارمغان می‌آورد.

مثال:

In certain cases, noninterpolation yields more accurate results.

معنی(example):

تکنیک های عدم درونیابی در ساده‌سازی مدل‌های پیچیده مفید هستند.

مثال:

Noninterpolation techniques are useful in simplifying complex models.

معنی فارسی کلمه noninterpolation

: معنی noninterpolation به فارسی

عدم درونیابی، فرآیند یا روش‌هایی که بدون جستجو در داده‌های بین نقاط عمل می‌کند.