معنی فارسی nonlixiviated
B2خاکی که شسته نشده و مواد مغذی خود را از دست نداده است.
Soil that has not been leached; retains essential nutrients.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خاک غیرلیزوی شده، مواد مغذی را بهتر نگه میدارد.
مثال:
The soil was nonlixiviated, holding nutrients better.
معنی(example):
خاکهای غیرلیزوی شده برای کشاورزی حیاتی هستند.
مثال:
Nonlixiviated soils are vital for agriculture.
معنی فارسی کلمه nonlixiviated
:
خاکی که شسته نشده و مواد مغذی خود را از دست نداده است.