معنی فارسی nonlogicality

B1

غیرمنطقی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن تفکر از اصول منطقی پیروی نمی‌کند.

The quality of being not logical or not adhering to logic.

example
معنی(example):

غیرمنطقی، حالتی از تفکر است که منطق متعارف را زیر سوال می‌برد.

مثال:

Nonlogicality is a state of thinking that defies conventional logic.

معنی(example):

فیلسوفان اغلب مفهوم غیرمنطقی را در نظریه‌های خود بررسی می‌کنند.

مثال:

Philosophers often explore the concept of nonlogicality in their theories.

معنی فارسی کلمه nonlogicality

: معنی nonlogicality به فارسی

غیرمنطقی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن تفکر از اصول منطقی پیروی نمی‌کند.