معنی فارسی nonmastery

B1

عدم تسلط به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد مهارت یا تسلط کافی بر موضوعی ندارد.

The condition of not having mastery or a high level of skill in a particular area.

example
معنی(example):

عدم تسلط بر یک موضوع به معنای داشتن درک یا مهارت محدود است.

مثال:

Nonmastery in a subject means having limited understanding or skill.

معنی(example):

در وضعیت‌های عدم تسلط، یادگیرندگان معمولاً به حمایت بیشتری نیاز دارند.

مثال:

In nonmastery situations, learners often require more support.

معنی فارسی کلمه nonmastery

: معنی nonmastery به فارسی

عدم تسلط به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد مهارت یا تسلط کافی بر موضوعی ندارد.