معنی فارسی nonmatching

B1

غیر مطابقت، حالتی است که دو یا چند چیز مشابهت ندارند یا به هم نمی‌خورند.

Not conforming or corresponding in arrangement or compatibility.

example
معنی(example):

قطعات پازل با هم غیر مطابقت دارند، بنابراین با هم جا نمی‌گیرند.

مثال:

The puzzle pieces are nonmatching, so they don't fit together.

معنی(example):

او در کشو خود جوراب‌های غیر مطابقت یافته پیدا کرد.

مثال:

He found nonmatching socks in his drawer.

معنی فارسی کلمه nonmatching

: معنی nonmatching به فارسی

غیر مطابقت، حالتی است که دو یا چند چیز مشابهت ندارند یا به هم نمی‌خورند.