معنی فارسی nonmaterialistically

B1

غیر مادی‌گرایانه، رویکردی به زندگی که بر ارزش‌های غیرمادی تأکید دارد.

In a manner that does not prioritize material possessions or wealth.

example
معنی(example):

او به زندگی به طور غیرمادی‌گرایانه‌ای نزدیک شد و بر تجربیات به جای دارایی‌ها تمرکز کرد.

مثال:

She approached life nonmaterialistically, focusing on experiences over possessions.

معنی(example):

زندگی کردن به طور غیرمادی‌گرایانه می‌تواند به شادی بیشتر منجر شود.

مثال:

Living nonmaterialistically can lead to greater happiness.

معنی فارسی کلمه nonmaterialistically

: معنی nonmaterialistically به فارسی

غیر مادی‌گرایانه، رویکردی به زندگی که بر ارزش‌های غیرمادی تأکید دارد.