معنی فارسی nonmaternal

B1

غیر مادری به شخص یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به مادران مربوط نمی‌شود.

Not relating to or characteristic of a mother.

example
معنی(example):

شخص غیر مادری در زندگی او راهنمایی و حمایت ارائه داد.

مثال:

The nonmaternal figure in her life offered guidance and support.

معنی(example):

او رویکرد غیر مادری به مراقبت از کودکان داشت و بر استقلال تأکید می‌کرد.

مثال:

She had a nonmaternal approach to childcare, emphasizing independence.

معنی فارسی کلمه nonmaternal

: معنی nonmaternal به فارسی

غیر مادری به شخص یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که به مادران مربوط نمی‌شود.