معنی فارسی nonmechanically

B1

به شیوه‌ای که به ماشین‌ها یا ابزار مکانیکی وابسته نباشد.

In a manner that is not mechanical or automated.

example
معنی(example):

هنرمند مجسمه را بدون استفاده از ماشین آلات به صورت دستی خلق کرد.

مثال:

The artist created the sculpture nonmechanically by hand.

معنی(example):

او با استفاده از شهود خود، پازل را به‌صورت غیرمکانی حل کرد.

مثال:

She solved the puzzle nonmechanically, using her intuition.

معنی فارسی کلمه nonmechanically

: معنی nonmechanically به فارسی

به شیوه‌ای که به ماشین‌ها یا ابزار مکانیکی وابسته نباشد.