معنی فارسی nonmicroprogrammed
B1غیرمیکروپروگرام به سیستمی اشاره دارد که از برنامهنویسی میکرو برای کنترل عملیات استفاده نمیکند.
Not relying on microprogramming for control and operation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دستگاه برای بهبود عملکرد غیرمیکروپروگرم شده است.
مثال:
The device is nonmicroprogrammed for better performance.
معنی(example):
سیستمهای غیرمیکروپروگرام شده معمولاً در عملکرد خود انعطافپذیرتر هستند.
مثال:
Nonmicroprogrammed systems are often more flexible in their operation.
معنی فارسی کلمه nonmicroprogrammed
:
غیرمیکروپروگرام به سیستمی اشاره دارد که از برنامهنویسی میکرو برای کنترل عملیات استفاده نمیکند.