معنی فارسی nonmicroscopical
B1غیرمیکروسکوپی به مفهوم عدم نیاز به ابزار میکروسکوپ برای مشاهده است.
Related to observations not requiring microscopic equipment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مطالعه بر پدیدههای غیرمیکروسکوپی متمرکز بود.
مثال:
The study focused on nonmicroscopical phenomena.
معنی(example):
تحلیلهای غیرمیکروسکوپی دید وسیعتری از موضوع ارائه میدهند.
مثال:
Nonmicroscopical analysis provides a broader view of the subject.
معنی فارسی کلمه nonmicroscopical
:
غیرمیکروسکوپی به مفهوم عدم نیاز به ابزار میکروسکوپ برای مشاهده است.