معنی فارسی nonmulched
B1غیر مالچ شده، به خاکی اشاره دارد که پوشش مالچ ندارد.
Not covered with mulch.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تخت گل باغ غیر مالچ شده بود تا گردش هوا را بهبود بخشد.
مثال:
The garden bed was nonmulched to improve air circulation.
معنی(example):
نگهداشتن خاک به صورت غیر مالچ شده اجازه تخلیه بهتر را میداد.
مثال:
Keeping the soil nonmulched allowed for better drainage.
معنی فارسی کلمه nonmulched
:
غیر مالچ شده، به خاکی اشاره دارد که پوشش مالچ ندارد.