معنی فارسی nonmutually

B1

به معنای انجام کاری به صورت غیرمتقابل یا عدم شرکت مساوی در یک عمل یا تصمیم.

In a manner that is not mutual or reciprocal.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند به‌طور غیر متقابل درباره مشکلاتشان صحبت کنند.

مثال:

They decided to nonmutually discuss their issues.

معنی(example):

این پروژه به‌طور غیر متقابل برای هر دو طرف سودمند بود.

مثال:

The project was nonmutually beneficial for both sides.

معنی فارسی کلمه nonmutually

: معنی nonmutually به فارسی

به معنای انجام کاری به صورت غیرمتقابل یا عدم شرکت مساوی در یک عمل یا تصمیم.