معنی فارسی nonnant
B1به حالتی اطلاق میشود که در آن چیزی نمیتواند به راحتی و به وضوح توضیح داده شود.
A quality that is ineffable or cannot be adequately expressed with words.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اثر هنری کیفیتی غیر قابل بیان داشت که بینندگان را مجذوب کرد.
مثال:
The artwork had a nonnant quality that captivated viewers.
معنی(example):
نگرش غیر قابل بیان او او را در بین جمعیت متمایز کرد.
مثال:
Her nonnant attitude made her stand out in the crowd.
معنی فارسی کلمه nonnant
:
به حالتی اطلاق میشود که در آن چیزی نمیتواند به راحتی و به وضوح توضیح داده شود.