معنی فارسی nonnationalistically
B1به لحاظ غیرملیگرایانه به شیوهای اشاره دارد که در آن به ملیت یا مرزهای ملی توجه نمیشود.
In a manner that disregards national identity or boundaries.
- ADVERB
example
معنی(example):
او از سیاستهایی بهصورت غیرملیگرایانه برای مقابله با چالشهای جهانی حمایت کرد.
مثال:
She advocated for policies nonnationalistically to address global challenges.
معنی(example):
رویکرد غیرملیگرایانه به موضوع، گفتوگوی وسیعتری را امکانپذیر کرد.
مثال:
Approaching the issue nonnationalistically allowed for broader dialogue.
معنی فارسی کلمه nonnationalistically
:
به لحاظ غیرملیگرایانه به شیوهای اشاره دارد که در آن به ملیت یا مرزهای ملی توجه نمیشود.