معنی فارسی nonnationalistic

B2

غیرملی‌گرایانه به ویژگی یا نگرشی اطلاق می‌شود که نیروی ملی‌گرایی را رد می‌کند.

Describing a viewpoint or attitude that rejects nationalism.

example
معنی(example):

دیدگاه‌های غیرملی‌گرایانه او اغلب بحث‌هایی را در میان هم‌سالان به‌وجود می‌آورد.

مثال:

His nonnationalistic views often sparked debates among peers.

معنی(example):

این دیدگاه غیرملی‌گرایانه نگاهی تازه به سیاست جهانی ارائه داد.

مثال:

The nonnationalistic perspective offered a fresh take on global politics.

معنی فارسی کلمه nonnationalistic

: معنی nonnationalistic به فارسی

غیرملی‌گرایانه به ویژگی یا نگرشی اطلاق می‌شود که نیروی ملی‌گرایی را رد می‌کند.