معنی فارسی nonnational
B2غیروطنی به معنای نزدیکی به موضوعات یا ایدههای فراتر از مرزهای ملی است.
Relating to concepts or activities that transcend national boundaries.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سازمان رویکرد غیروطنی را برای مسائل جهانی ترویج کرد.
مثال:
The organization promoted a nonnational approach to global issues.
معنی(example):
آنها در گزارش خود برای یک دیدگاه غیرملی استدلال کردند.
مثال:
They argued for a nonnational perspective in their report.
معنی فارسی کلمه nonnational
:
غیروطنی به معنای نزدیکی به موضوعات یا ایدههای فراتر از مرزهای ملی است.