معنی فارسی nonnasally
B1نوع صحبت که در آن ویژگیهای صدایی بینی وجود ندارد.
Speaking without the nasal qualities that typically affect tone and clarity.
- ADVERB
example
معنی(example):
انگلیسی او که بدون صدا در بینی صحبت میشد، فهمیدن آن را آسانتر کرد.
مثال:
Her nonnasally spoken English made it easier to understand.
معنی(example):
کلمات گفته شده بدون صدا در بینی میتوانند واضحتر به نظر برسند.
مثال:
Nonnasally spoken words can sound clearer.
معنی فارسی کلمه nonnasally
:
نوع صحبت که در آن ویژگیهای صدایی بینی وجود ندارد.