معنی فارسی nonnattily
B1به معنی اجتناب از عبارات یا رفتارهای طبیعی و رایج است.
In a manner that is not natural or conventional.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور غیر طبیعی صحبت کرد و از عبارات رایج اجتناب کرد.
مثال:
He spoke nonnattily, avoiding common phrases.
معنی(example):
این گزارش بهطور غیر طبیعی نوشته شده بود و فاقد تشریفات معمولی بود.
مثال:
The report was written nonnattily, lacking the usual formalities.
معنی فارسی کلمه nonnattily
:
به معنی اجتناب از عبارات یا رفتارهای طبیعی و رایج است.