معنی فارسی nonnautically
B1بهصورتی که مرتبط با مسایل دریایی نباشد.
In a manner that does not relate to or conform to nautical conventions or principles.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مساله بهصورت غیر دریایی نزدیک شد و از یک استراتژی متفاوت استفاده کرد.
مثال:
She approached the problem nonnautically, using a different strategy.
معنی(example):
دادهها بهصورت غیر دریایی تحلیل شدند تا در مطالعات زمینی بهکار رود.
مثال:
The data was analyzed nonnautically to apply to land-based studies.
معنی فارسی کلمه nonnautically
:
بهصورتی که مرتبط با مسایل دریایی نباشد.