معنی فارسی nonnervously
B1بهطور غیرعصبی، به معنای صحبت یا عمل کردن بدون اضطراب.
In a manner that is not anxious or tense.
- ADVERB
example
معنی(example):
او غیرعصبی صحبت کرد و همه را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
She spoke nonnervously, impressing everyone in the room.
معنی(example):
او به طور غیرعصبی با اعتماد به نفس به جمعیت صحبت کرد.
مثال:
He nonnervously addressed the audience with confidence.
معنی فارسی کلمه nonnervously
:
بهطور غیرعصبی، به معنای صحبت یا عمل کردن بدون اضطراب.