معنی فارسی nonneural
B1غیرعصبی، به عوامل یا پروسههایی اشاره دارد که به طور مستقیم با سیستم عصبی مرتبط نیستند.
Not related to or involving neural processes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیرهای غیرعصبی نقش مهمی در عملکردهای بدن ایفا میکنند.
مثال:
Nonneural pathways play a vital role in the body’s functions.
معنی(example):
او مکانیسمهای غیرعصبی عمل را در زیستشناسی مطالعه کرد.
مثال:
He studied nonneural mechanisms of action in biology.
معنی فارسی کلمه nonneural
:
غیرعصبی، به عوامل یا پروسههایی اشاره دارد که به طور مستقیم با سیستم عصبی مرتبط نیستند.