معنی فارسی nonneurotic

B1

غیرعصبی، افرادی که اضطراب و نگرانی‌های غیرمنطقی را تجربه نمی‌کنند.

Not displaying or being affected by neurotic behavior.

example
معنی(example):

نگرش غیرعصبی او به او در مدیریت مؤثر استرس کمک کرد.

مثال:

Her nonneurotic attitude helped her to manage stress effectively.

معنی(example):

او به خاطر غیرعصبی بودنش در موقعیت‌های چالش‌برانگیز شناخته شده است.

مثال:

He is known for being nonneurotic in challenging situations.

معنی فارسی کلمه nonneurotic

: معنی nonneurotic به فارسی

غیرعصبی، افرادی که اضطراب و نگرانی‌های غیرمنطقی را تجربه نمی‌کنند.