معنی فارسی nonneutrality
B2عدم بیطرفی به حالتی اشاره دارد که در آن یک فرد یا سازمان نظر خاصی را به طرفی ترجیح میدهد.
The state of being biased or not impartial in a discussion or situation.
- NOUN
example
معنی(example):
غیر بیطرفی در یک بحث میتواند به نظرات جانبدارانه منجر شود.
مثال:
Nonneutrality in a discussion can lead to biased opinions.
معنی(example):
غیر بیطرفی رسانهها بر ادراک عمومی تأثیر میگذارد.
مثال:
The nonneutrality of the media affects public perception.
معنی فارسی کلمه nonneutrality
:
عدم بیطرفی به حالتی اشاره دارد که در آن یک فرد یا سازمان نظر خاصی را به طرفی ترجیح میدهد.