معنی فارسی nonny
B1اصطلاحی محبتآمیز یا کنیه که معمولاً به بچهها یا افراد نزدیک اطلاق میشود.
An informal, affectionate term often used to refer to someone dear.
- NOUN
example
معنی(example):
اصطلاح 'ناننی' معمولاً به عنوان یک اصطلاح محبت آمیز استفاده میشود.
مثال:
The term 'nonny' is often used as a term of endearment.
معنی(example):
برخی افراد ممکن است 'ناننی' را یک نام مستعار محبت آمیز بدانند.
مثال:
People may find 'nonny' to be an affectionate nickname.
معنی فارسی کلمه nonny
:
اصطلاحی محبتآمیز یا کنیه که معمولاً به بچهها یا افراد نزدیک اطلاق میشود.