معنی فارسی nonnotational
B1غیر نشانهای، به معنای عدم وجود علامت یا نشانی که چیزی را مشخص کند.
Not related to notation or notation systems.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای غیر نشانهای گزارش نادیده گرفته شد.
مثال:
The nonnotational aspects of the report were overlooked.
معنی(example):
بیانهای غیر نشانهای او اغلب توسط مخاطبان نادیده گرفته میشد.
مثال:
His nonnotational expressions often went unnoticed by the audience.
معنی فارسی کلمه nonnotational
:
غیر نشانهای، به معنای عدم وجود علامت یا نشانی که چیزی را مشخص کند.