معنی فارسی nonnucleated
B1غیرهستهای، به نوعی از سلولها اشاره دارد که هستهای در ساختار خود ندارند.
Referring to cells or organisms that lack a nucleus.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گونهها غیرهستهای هستند و هسته واقعی ندارند.
مثال:
Some species are nonnucleated, lacking a true nucleus.
معنی(example):
سلولهای غیرهستهای عملکردهای متفاوتی با سلولهای هستهدار دارند.
مثال:
Nonnucleated cells have different functions compared to nucleated ones.
معنی فارسی کلمه nonnucleated
:
غیرهستهای، به نوعی از سلولها اشاره دارد که هستهای در ساختار خود ندارند.