معنی فارسی nonoperatic
B1غیر اپرائی، که به نمودهایی اشاره دارد که سنتهای اپرا را دنبال نمیکنند.
Not in the style or genre of opera.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اجرای او غیر اپرائی بود و بیشتر بر روی سبکهای مدرن تمرکز داشت.
مثال:
Her performance was nonoperatic, focusing more on modern styles.
معنی(example):
این نمایش فرمت غیر اپرائی داشت و به مخاطب جوانتری جذب میشد.
مثال:
The play had a nonoperatic format, appealing to a younger audience.
معنی فارسی کلمه nonoperatic
:
غیر اپرائی، که به نمودهایی اشاره دارد که سنتهای اپرا را دنبال نمیکنند.