معنی فارسی nonoptional
B1غیر قابل انتخاب، موضوعی که نمیتوان آن را نادیده گرفت یا برای آن گزینهای وجود ندارد.
Not able to be chosen or not optional; mandatory.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حضور در جلسه غیرقابل انتخاب است؛ همه باید حاضر باشند.
مثال:
Attendance at the meeting is nonoptional; everyone must be present.
معنی(example):
جلسه آموزشی برای تمام کارمندان غیرقابل انتخاب است.
مثال:
The training session is nonoptional for all employees.
معنی فارسی کلمه nonoptional
:
غیر قابل انتخاب، موضوعی که نمیتوان آن را نادیده گرفت یا برای آن گزینهای وجود ندارد.