معنی فارسی nonpar

B1

غیرمعمول به وضعیتی اطلاق می‌شود که استانداردهای مرسوم را رعایت نمی‌کند.

Referring to something that is not typical or standard.

example
معنی(example):

عملکرد غیرمعمول این ورزشکار همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The nonpar performance of the athlete surprised everyone.

معنی(example):

در یک وضعیت غیرمعمول، باید به غریزه‌های خود تکیه کرد.

مثال:

In a nonpar situation, one must rely on their instincts.

معنی فارسی کلمه nonpar

: معنی nonpar به فارسی

غیرمعمول به وضعیتی اطلاق می‌شود که استانداردهای مرسوم را رعایت نمی‌کند.