معنی فارسی nonparabolic
B1غیرپارابولیک به حرکات یا اشکالی اطلاق میشود که با مسیرهای پارابولیک تطابق ندارند.
Describing a curve or path that does not form a parabola.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مسیر غیرپارابولیک موشک غیرمنتظره بود.
مثال:
The nonparabolic trajectory of the rocket was unexpected.
معنی(example):
در فیزیک، حرکات غیرپارابولیک تحت محاسبات متفاوتی قرار میگیرند.
مثال:
In physics, nonparabolic movements are subject to different calculations.
معنی فارسی کلمه nonparabolic
:
غیرپارابولیک به حرکات یا اشکالی اطلاق میشود که با مسیرهای پارابولیک تطابق ندارند.