معنی فارسی nonpathological

B1

غیرپاتولوژیک به حالاتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده بیماری نیستند.

Not pathological; not indicative of disease.

example
معنی(example):

پزشکان نتیجه‌گیری کردند که علائم غیرپاتولوژیک هستند.

مثال:

Doctors concluded the symptoms were nonpathological.

معنی(example):

پاسخ غیرپاتولوژیک او نشان می‌داد که تحت تأثیر مشکل قرار نگرفته است.

مثال:

Her nonpathological response showed she was unaffected by the issue.

معنی فارسی کلمه nonpathological

: معنی nonpathological به فارسی

غیرپاتولوژیک به حالاتی اطلاق می‌شود که نشان‌دهنده بیماری نیستند.