معنی فارسی nonpersistency
B1عدم پایداری، ناپایداری یا عدم استمرار در یک عمل یا وضعیت است.
The state of not being continuous or persistent.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم پایداری او در تحصیل منجر به نمرات ضعیف شد.
مثال:
His nonpersistency in studying led to poor grades.
معنی(example):
عدم ثبات در این فرآیند مشکلاتی را ایجاد کرد.
مثال:
The nonpersistency of the process caused several issues.
معنی فارسی کلمه nonpersistency
:
عدم پایداری، ناپایداری یا عدم استمرار در یک عمل یا وضعیت است.