معنی فارسی nonpersistent
B1ناپایدار، به معنای عدم استمرار یا تداوم در یک وضعیت.
Not lasting or not maintaining continuity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت ناپایدار سیگنال باعث شد شناسایی آن دشوار باشد.
مثال:
The nonpersistent nature of the signal made it hard to detect.
معنی(example):
تغییرات ناپایدار میتوانند منجر به رفتار ناهمخوان شوند.
مثال:
Nonpersistent changes can lead to inconsistent behavior.
معنی فارسی کلمه nonpersistent
:
ناپایدار، به معنای عدم استمرار یا تداوم در یک وضعیت.