معنی فارسی nonpersisting

B1

غیر دائمی یا موقتی، به معنای نداشتن دوام یا ادامه در یک وضعیت.

Not retaining or maintaining its state over time.

example
معنی(example):

داده‌های ناپایدار بعد از راه‌اندازی مجدد به سادگی بازنشانی می‌شوند.

مثال:

The nonpersisting data simply resets after a reboot.

معنی(example):

متغیرهای ناپایدار هنگام پایان برنامه ارزش خود را از دست می‌دهند.

مثال:

Nonpersisting variables lose their value when the program ends.

معنی فارسی کلمه nonpersisting

: معنی nonpersisting به فارسی

غیر دائمی یا موقتی، به معنای نداشتن دوام یا ادامه در یک وضعیت.