معنی فارسی nonphilological
B1غیرزبانشناختی، به موضوعاتی اشاره دارد که به علم زبان یا تحلیل زبانی نپرداخته و بیشتر بر جنبههای فرهنگی تمرکز دارد.
Not related to philology or the study of literary texts and languages.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات غیرزبانشناختی به بررسی آثار فرهنگی بدون تمرکز بر زبان میپردازند.
مثال:
Nonphilological studies examine cultural artifacts without a focus on language.
معنی(example):
محقق رویکرد غیرزبانشناختی را برای تحلیل نقاشیها اتخاذ کرد.
مثال:
The researcher took a nonphilological approach to analyze the paintings.
معنی فارسی کلمه nonphilological
:
غیرزبانشناختی، به موضوعاتی اشاره دارد که به علم زبان یا تحلیل زبانی نپرداخته و بیشتر بر جنبههای فرهنگی تمرکز دارد.